Friday, April 13, 2007

دامداری در طبقه بیستم برج

روز های اخیر بار دیگرتبلیغات پیرامون تولید سوخت هسته ای و غنی سازی اروانیوم درسطح صنعتی شدت گرفته است. هر وقت اخبار مربوط مسئله هسته ای را می شنوم بی اختیار یاد اینداستان پند آموز ، وزیر امور خارجه یک کشور کوچک اروپائی می افتم که مسئله هسته ای شدن ایران رابرای یکی از وزرای خارجه ما این گونه توصیف کرده بود :
اکنون دنیا عوض شده ، زندگی در عصر ما شبیه زندگی در یک مجتمع آپارتمانی می باشد تولید سوخت هسته ای مثل انجام یک کار خطرناک وپرسر.صدا در داخل مجتمع می باشد ، مثلا شما که ساکن یک واحد دراین مجتمع هستید تصمیم میگیرید شیر مصرفی تان شخصا تولید کنید ، می روید یک گاو می خرید آن را به داخل آپارتمان خود می برید روزانه چند هزارتومان برای نگهداری آن خرج می کنید ولی باز هم این ، این مسئله مهمی نیست ، مسئله مهمتر جنجالی است با بردن گاو به داخل مجتمع برپا میگردد می باشد ، شما میگوئید چاردیوار ی اختیاری ، اما همه به شما می گویند این جا زندگی دسته جمعی است ، درست استکه شما مالک واحد خود هستید اما معنای مالکیت در یک مجتمع این است که طبق یک قرار داد دوطرفه شما حق زندگی و استفاده از مزایای آن را دارید .
همه به شما می خندند که برای تولید مثلا یک لیتر شیر مصرفی خود در روز که به پول شما 500 تومان می ارزد هزار ها تومان هزینه می کنید وآسایش همگانی را به هم می زنید و تازه شیرتان هم بهداشتی نیست می گویند خوب ادم خوب اگر منظورشما تولید شیر است که بروید یک لیتر شیر پاستوریزه بخرید واین قدر باعث آزار واذیت خودتان ودیگران نشوید . اما شاید منظور دیگری دارین ؟............
اخلاق و روستائی و زندگی شهری ، مشکل ما این است . درعصر جهانی شده نمی شه مثل عصر جاهلیت د رعربستان زندگی کرد .
حبف از ایران !!!!!

Friday, February 16, 2007

راه کوتاه تر

سلام
ایران هم اکنون درگیر بحران بزرگی شده است رفتن پرونده ایران به شورای امنیت کشور ما را با مشکلی روبرو کرده است که هیچگاه با مشکلی مشابه آن روبرو نبوده است
هم اکنون کشور بر سر دوراهی تسلیم یاتحریم های روز افزون و احتمالا تهاجم بین المللی قرار دارد که می تواند عواقب وخیم وجبران ناپذیری در بر داشته باشد.
من هم با نگرانی حاکمان کشور شریکم که حتی با پذیرش قطع نامه هم مشکلات روابط آنان با غرب و جامعه بین المللی پایان نخواهد یافت . مشکل اصلی آنان از داخل کشور شروع شده و به سطخ روابط خارجی توسعه یافته است . در نبود یک سیستم دموکراتیک جمهوری اسلامی ناچارا از هر سو تهدید احساس می کند . اگردر ایران مطبوعات آزاد و آزادی بیان وجود داشت و احزاب واقعا در تحولات نقش داشتند و نهاد های مدنی می توانستند موثر واقع شوند ودر مقابل تصمیمات و روند های غلط و مخالف با منافع ملی واکثریت بایستند و صاحبان تخصص و کارشناس و آشنا با جهان امروز به تصمیم سازی می پرداختند امروزه ایران به این مخمصه دچار نشده بود .
اما به نظر من باز هم دیر نشده آگر دست اندر کاران واقعا در فکر نجات کشورند بهتر است به جای امتیاز دادن به بیگانگان و نهایتا تسلیم شدن و یا نابود کردن کشور به راه کوتاهتر روی بیاورند .
موانع آزادی های بیان و رسانه ای را بر طرف سازند . فیلتر ها را بر دارند . به منتقدین اجازه دهند حرف هایشان را بزنند .
انتخاباتی آزاد در کشور بر پا نمایند .
ان گاه مطمئنا همه تهدید های کشور رفع خواهد شد . نمونه کوچک آن در 2 خرداد 1376 در یک انتخابات نسبتا پذیرفته شده اتفاق افتاد .
آیا این راه کوتاه تر و نزدیک تر به امنیت نیست . دریغ از نا دانی و قدرت طلبی .........................